۱۹ مهرماه محمدرضا شفیعی کدکنی ۸۰ ساله شد. چند روز قبل، پنجاهمین سال شروع تدریسش در دانشگاه تهران را نیز گروهی از شاگردانش به جشن نشستند.
استعداد و دانش شفیعی کدکنی به اندازهای بود که وقتی در شهریورماه سال ۴۸ و در حضور بزرگانی چون پرویز ناتلخانلری، عباس زریاب خویی و بدیعالزمان فروزانفر از رساله دکترایش با عنوان«صور خیال در شعر فارسی» دفاع کرد و نمره ۲۰ گرفت، ناتل خانلری به عنوان استاد راهنما، در همان جلسه دفاع، نامهای نوشت و او را به عنوان مدرس و استاد معرفی کرد. فروزانفر پای نامه خانلری مینویسد: «سمت استادیاری بسیار بهجا و بهموقع است و احترامی است به فضیلت.» و از مهرماه همان سال، شفیعی کدکنی شروع میکند به تدریس و جز در مقطعی که به دانشگاه پرینستون میرود یا به عنوان استاد مدعو به چند نقطه دیگر، کلاس او در روزهای سهشنبه همیشه برقرار است و علاوه بر شاگردان اصلی، با انبوهی از مخاطبان و مستعمان آزاد علاقهمند نیز روبهرو میشود، به نحوی که جای سوزنانداختن نیست.
نخستین کتاب تحقیقی در ۵۲ سال قبل
شفیعی کدکنی دو سال قبل از شروع به تدریس، کتاب «رسوم دارالخلافه»از «هلال بن مُحَسِّن صابی/تصحیح و حواشی:میخاییل عوّاد» را برگردان فارسی، و به عنوان نخستین کتاب به بازار عرضه کرده بود. ۵۱ سال بعد که این کتاب تجدید چاپ شد (۱۳۹۷) آقای کدکنی در مقدمه آن آوردکه «به دلیل نیاز مالی این اثر را ترجمه و حاشیهنویسی» کرد، اما اکنون و بعد از گذشت این همه سال، میتوان جدا از اهمیت اصل کتاب، برگردان فارسی آن را به به نظاره نشست که تا چه اندازه دقیق و روان است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اهمیت کتاب، علاوه بر دادن گزارشی دست اول از رخدادهای سده سوم خلافت اسلامی، به برگردان عالمانه دکتر شفیعی هم مرتبط است که بهدلیل آشنایی دقیق با زبان مبداء (عربی) و زبان مقصد (فارسی)، نثری پاکیزه و پرورده را با عباراتی روشن و گاه مسجع به خدمت گرفته است و خواننده کتاب را از لذت خواندن متنی خوشخوان بهرهمند میسازد.
استاد شفیعی کدکنی در کنار استاد محمدرضا شجریان
شاعری با ابتکاراتی در مضمون و فرم
شفیعی در همان سالهایی که این کتاب را برگردان میکرد، شاعری شناختهشده بود و اشعارش بسیار مورد توجه قرار گرفته بود.
به این شعرش توجه کنید که سال ۱۳۴۶ سروده شد:
«درین شبها
كه گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر میترسد
درین شبها
كه هر آیینه با تصویر بیگانهست
درین شبها
كه پنهان میكند هر چشمهای سِرُّ و سُرودش را
...
چنین بیدار و دریاوار
تویی تنها كه میخوانی
تویی تنها كه میبینی»
شفیعی در کنار کار تحقیق و تدریس، سرودن اشعار را نیز جدی گرفت و بعدها به یکی از شاعران نامدار معاصر تبدیل شد و دفترهای شعر مختلفی از او منتشر شد و اکنون به تحقیق میتوان گفت که او و هوشنگ ابتهاج- سایه، نامآورترین شاعران زنده ایران به شمار میآیند.
عکسی از کلاس درس استاد شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران
پراکندن عطر عارفان و شاعران کهن
در سالهای بعد، او به موازات کار خلاقه و سرودن شعر، خطی از پژوهش و تحقیق را به پیش برد که آثارش را در زمره شاخصترین آثار پژوهشی به یادگار نهاد . زندهکردن برخی از متون کهن ناآشنا، همانند کتاب آفرینش و تاریخ (مطهربن طاهر مقدسی)،معرفی عارفان کهن دیار خراسان، و نیزتصحیح انتقادی و بازسازی آثاری چون اسرار التوحید و بازسازی و تصحیح برخی متون دیگر، از جمله گزینش دیوان شمس مولانا، از جمله کارهای سترگ شفیعی کدکنی در عرصه تحقیق و تصحیح به شمار میرود.
از حدود ۱۵ سال قبل، به تدریج نتیجه ۵۰ سال تحقیق او روی شاعر و عارف نامی همشهریاش، عطار نیشابوری، جامه طبع به خود گرفت.
شفیعی کدکنی، چنان که دکتر محمدعلی موحد در رونمایی از مجموعه آثار عطار عنوان کرده بود: «عطر عطار را پراکند و دیگران را دعوت کرد تا بوی زیبای اشعار و آثار این شاعر را استشمام کنند.» در سالهای میانی دهه ۸۰ ، او کتابهای منطقالطیر، مصیبتنامه، مختارنامه، و اسرارنامه را منتشر کرد، و سپس در بهار ۱۳۹۸ اثر سترگ او در تصحیح انتقادی و توضیحات و پانوشتهای تذکرهالاولیای شیخ عطار در نزدیک به ۲۰۰۰ صفحه به بازار کتاب راه یافت؛ اثری که آقای شفیعی در مقدمه آن نوشته است، بیش از ۵۰ سال روی آن کار و تحقیق صورت داده است.
شهرام ناظری، استاد شفیعی کدکنی و هوشنگ ابتهاج
چرایی اقبال اهالی موسیقی به شعر شفیعی کدکنی
بخشی از تاثیرگذاری شعر یک شاعر، به استفاده آن در گونههای دیگر هنری باز میگردد؛ این که اثر شعری به قدری از نظر معنا و فرم خوب باشد که حتی بر سر زبانها بیفتد. همین ویژگیها سبب شده است که اشعار شفیعی از سوی آهنگسازان و خوانندگان موسیقی مورد استفاده فراوان قرار بگیرد. اگر چه دکتر شفیعی کدکنی با نگارش کتاب «موسیقی شعر»خدمتی مهم به جامعه موسیقی کرد و آنها را با رموز و پیچیدگیهای موسیقایی شعر آشنا ساخت، اما وجه تحقیقی کار او به کنار، او در سرودن شعرهایی که چه از نظر مضمون و چه فرم، با اقبال اهل موسیقی روبهرو شده است، دستی چیره دارد.
بر خلاف شاعرانی چون رهی معیری، فریدون مشیری و …، که به صورت خاص برای برخی آثار و آهنگها شعر و ترانه میسرودند، شفیعی چنین کاری نکرد، اما دست آهنگسازان را برای برداشت از آثار و اشعارش باز گذاشت و ما دیدیم هنرمندانی چون پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، حمید متبسم، مجید درخشانی و دیگر آهنگسازان را که آثاری شنیدنی از اشعار شفیعی را به ترانه و شعر درآوردند.
از جمله برداشتهای موفق آهنگسازان، میتوان به تصنیف «گون»از پرویز مشکاتیان و نیز «زمزمهها»از حمید متبسم اشاره کرد.
شعر شفیعی کدکنی اگرچه در قالب شعر نو سروده شده است، اما او با استفاده از قافیههای مکرر به شعر خود وزنی ویژه داده است که دست هنرمند موسیقیدان را برای استفاده از آن در موسیقی باز میگذارد، و همین ویژگی، یکی از رموز اقبال اهل موسیقی به شعرهای شفیعی کدکنی است.
به نظر میرسد که یکی از رموز توفیق شفیعی کدکنی در عرصه فرهنگ و ادب ایران، جدا از استعداد، ترکیب توامان تحصیل علوم اسلامی با علوم ادبی معاصر بوده باشد. اگر به سنت استادان موفق ادبیات فارسی در سده معاصر نظر افکنیم، میتوان چهرههایی چون فروزانفر، محمد قزوینی، جعفر شهیدی، زریاب خویی و … را یافت که دروس اسلامی و حوزوی را تا مرحله اجتهاد طی کردند و همین اشراف به مباحث دینی و سپس بهرهگیری از علوم ادبی کهن و نو، دستی چیره در تحقیق و تدریس و تالیف به آنها بخشید. شفیعی کدکنی دروس حوزوی و اسلامی را نزد آیتالله سید محمدهادی حسینی میلانیآموخت و در دورهای نیز آقای خامنهای ( رهبر کنونی جمهوری اسلامی ایران) همکلاس او در نزد آیتالله میلانی بود. حتی گفته میشد که شروع درس آیتالله میلانی با قرآن خوانی محمدرضا شجریان نوجوان آغاز ميشد. همین ویژگی بعدها، بهخصوص در تحقیق در متون ادبی کهن عربی و درک چندوجهی از تحولات عرفان وتصوف ایرانی و اسلامی، بسیار به کار پژوهشهای شفیعی کدکنی آمد.
عکس از جوانی استاد شفیعی کدکنی
جامعه ادبی و مشتاقان در انتظار کتابی ویژه
در هشتاد سالگی او، جامعه فرهنگی به قطع و یقین در انتظار آثار دیگری از استاد شفیعی کدکنی است، اما بیش از دیگر آثار، میخواهد خاطرات این پختهمرد عرصه فرهنگ را بخواند. او که در تمامی این سالها و از نوجوانی و جوانی و میانسالی تا دوران اخیر با خیل عظیمی از بزرگان فرهنگ و ادب و سیاست و علم و هنر حشر و نشر داشته است و مرجعی مطمئن و وثیق برای آنان بوده است،اکنون وقت آن است که آن تجربهها را قلمی کند. برخی از این خاطرات در قالب کتابهایی جزوهمانند (مانند خاطراتی از مهدی اخوان ثالث) منتشر شده است، اما هنوز جای خالی کتابی جامع از خاطرات او حس میشود؛ کتابی همانند «پیرپرنیاناندیش»،خاطرات یار دیرینش، هوشنگ ابتهاج -سایه که اوایل دهه نود در دو جلد پر و پیمان منتشر شد. آقای شفیعی کدکنی در تمامی این سالها تقریبا از سخن گفتن و گفتوگو پرهیز کرده است و جز در کلاس درس، که اصولا مبنای آن را بر پرسش و پاسخ و نه سخنرانی گذاشته است، در بیرون از کلاس کسی به یاد ندارد که او بر کرسی خطابهای رفته باشد، یا تن به گفتوگویی با نشریهای داده باشد. حتی چندباری که جایزه کتاب سال را به او اهداء کردند، به دلیل آن که شرط گرفتن آن جایزه حضور در صحنه بود، او از آن کار امتناع کرد و عطای جایزه را به لقای حضورش بخشید. حتی ویژه نامه نسبتا پر و پیمانی که بخارا برای او منتشر کرد، اشعاری تازه و منتشر نشده از او را دارد، اما جای یک گفتوگوی خواندنی با او، در آن خالیاست. پس، میتوان مدعی شد که استاد شفیعی، یک کتاب خاطرات پر و پیمان به جامعه کتابخوان ایران بدهکار است.